وقتی که تو دست می سایی به یاقوت زرد فام
یاقوت زرد فام دست می ساید به تو
گرمایی آرام بیدار میشود
به گوه ی شراب که بیدار میشود در انگور
پیش از زایش حتا شراب صافی در دل سنگ
معبری می جوید واژه ها می طلبد
مائده ی راز ناک خویش را تفویض می کند
و یکی بوسه را با پوست انسان تقسیم می کند
سایش ملایم انسان وسنگ بر می افروزد گرده افشانی تندی را
که سپس تر باز می گردد به آنچه از آغاز بوده است
گوشت و سنگ و دشمنان ازلی
:: برچسبها:
سخنان بزرگان,
|